جدول جو
جدول جو

معنی کمبود داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

کمبود داشتن
أن يكونّ هناك نقصٍ
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
کمبود داشتن
Lack
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
کمبود داشتن
manquer
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کمبود داشتن
carecer
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
کمبود داشتن
eksik olmak
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
کمبود داشتن
fehlen
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به آلمانی
کمبود داشتن
brakować
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به لهستانی
کمبود داشتن
не хватать
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به روسی
کمبود داشتن
کمی ہونا
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به اردو
کمبود داشتن
অভাব থাকা
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به بنگالی
کمبود داشتن
ขาด
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به تایلندی
کمبود داشتن
kukosa
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
کمبود داشتن
欠ける
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
کمبود داشتن
бракувати
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
کمبود داشتن
缺乏
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به چینی
کمبود داشتن
לחסר
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به عبری
کمبود داشتن
carecer
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کمبود داشتن
kekurangan
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
کمبود داشتن
कमी होना
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به هندی
کمبود داشتن
ontbreken
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به هلندی
کمبود داشتن
mancare
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
کمبود داشتن
부족하다
تصویری از کمبود داشتن
تصویر کمبود داشتن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ لَ بَ / بِ شُ دَ)
اثر داشتن. مؤثر بودن. (یادداشت مؤلف) ، جلوه داشتن. جالب توجه بودن. نظرگیر بودن. (فرهنگ فارسی معین) (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نمود داشتن
تصویر نمود داشتن
جلوه داشتنجالب توجه بودن نظرگیربودن اهمیت داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
دوام داشتن، سالم بودن اجناس و اشیا خاصه پارچه، حالت ازدیاد
فرهنگ گویش مازندرانی